-
وقت
شنبه 19 فروردینماه سال 1391 19:34
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند... اینم فقط به خاطر عشقم زینب وگرنه من دیگه حوصله خودمم ندارم چه برسه به دنیای مجازی
-
ماهی ها
پنجشنبه 10 فروردینماه سال 1391 13:13
ماهی ها چقدر اشتباه میکنند قلاب علامت کدامین سوال است که بدان پاسخ میدهند ازمون زندگی ما پر از قلاب هایی است که وقتی اسیر طعمه اش میشویم تازه میفهمیم ماهی ها بی تقصیرند
-
رفیق
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 21:36
به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت اون رفیق منه اما وقتی باختم گفت من رفیق اونم!!!!
-
به سلامتی
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 00:38
به سلامتی مادری که وقتی غذا کم میاد اون اولین نفریه که غذا رو دوست نداره
-
دوست
دوشنبه 7 فروردینماه سال 1391 12:46
Friends........They love you. دوستان...... تو را دوست می دارند But they're not your lover اما معشوق تو نیستند They care for you, مراقب تو هستند But they're not from your family اما از اقوام تو نیستند They're ready to share your pain, آنها آماده اند تا در درد تو شریک بشوند But they're not your blood relation. اما آنها...
-
هنـر قـدم زدن یـک دختـر روی بـرف!
پنجشنبه 3 فروردینماه سال 1391 22:28
در چند هفته گذشته هنرمندی به نام Sonja Hinrichsen به کمک پنج تن دیگر از دوستانش توانستند یک اثر هنری بر روی برف ایجاد کند. نکته جالب در مورد این اثر این است که تمام آن بوسیله قدم زدن و رد پا ایجاد شده است. من که خیلی با کار این دختره حال کردم!!
-
ارزو........
پنجشنبه 3 فروردینماه سال 1391 17:39
اگه میتونستی فقط یه ارزو بکنی برای خودت یا برای هرکسی که دوسش داریو همون موقعم براورده میشد چه ارزویی میکردی؟
-
قلب
پنجشنبه 3 فروردینماه سال 1391 17:23
پسر به دختر گفت: اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم. دختر لبخندی زد و گفت ممنونمتا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد.. حال دختر خوب نبود.. نیاز فوری به قلب داشت.. از پسر خبری نبود.. دختر با خودش میگفت: میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من...
-
بیشتر از همیشه ...........
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1391 16:20
وقتى که میگى دیگه برا همیشه فراموشش کردى ؛ و هیچ احتیاجى بهش ندارى ، و تمام فحشهاى دنیا رو نصیبش میکنى ! و این درست زمانیه که : بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده ... !!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 22:02
دارم از یه چیزی فرار کنم و اون می دوئه دنبالم.... هی من فرار می کنم و هی اون می دوئه و از اینکه من نفس کم میارم سوء استفاده می کنه ..... جز داد زدن کاری از دستم بر نمیاد ـ گمشو.... ازم دور شو... جون هرکی ذوس داری برو.... بعد از مدتی متوجه می شم که هی عرض اتاقم رو می دوئم.... بعدتر متوجه می شم که اینا عوارض مصرف بیش از...
-
دخترکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 21:38
هیچکی نگفت یه دختر ِ تنها تو این شهر شلوغ بین نگاه هرزه ی ، مردم سر تا پا دروغ چه حالی داشت وقتی همه آرزوهاش مرده بودن وقتی که دستای پلید ، آبروش رو برده بودن هیچکی نفهمید چی کشید وقتی که مرگش رو میدید توی هجوم نعرهها ، هیچکی صداش رو نشنید (سی دی رو بشکن ـ یاس) حالم بهم می خوره از اشغالهایی که وقتی به یه دختر می...
-
با من دوست میشی؟؟؟؟؟؟
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 11:06
خدایا!!!!! تو منو اوردی تو این دنیا؟نامردی نیست؟ اوردیم که چی؟زجر کشم کنی؟ خدایا همه چیمو گم کردم تمام زندگیمو اخه میدونی چیه؟تورو گم کردم یه سال با اینکه جای خالیتو احساس میکردم نفس کشیدم اما دیگه نمیتونم ..................... خدایا!!!!! دلم برات تنگ شده بامن دوباره بامن دوست میشی؟؟؟؟؟؟
-
احمق
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 10:48
من تقریباً تو دستشویی نشسته بودم که از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت؛ سلام حالت خوبه؟ من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی مردانه هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم؛ - حالم خیلی خیلی توپه. بعدش اون آقاهه پرسید؛ - خوب چه خبر؟ چه کار می خوای...
-
دورترین
جمعه 26 اسفندماه سال 1390 12:13
نزدیکترین آدم به تو اون کسى است که از دورترین فاصله همیشه به فکرته... عزیزم قبل از اینکه عاشقم شوی... مرا خوب خوب نگاه کن، مبادا چیزی از قلم بیفتد که بعد ها به چشمت بیاید. می دونی که من همه این مدتها سعی کردم چشم هام رو باز نگه دارم و مغزمو فعال , اینروزها اما چشم هام دارن بسته میشن و مغزم غیرفعال , به مرحله باور...
-
ادما
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 14:50
بعضی آدمهــــــا یهـو میــان ؛ یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن ! یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت ... یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات ، یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت ! بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات دیگه دلم نمیخواد هیچ ادمی یهو بیاد
-
عاشق
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 14:48
اگه همزمان عاشق دو نفر هستی ، دومی رو انتخاب کن. چون اگه واقعا عاشق اولی بودی هرگز گرفتار عشق دومی نمی شدی
-
تنهایی
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 14:47
تنهایی یعنی رو تختم دراز کشیده بودم خوابم نبرد گوشیمو برداشتم مسیج نوشتم : "خوابم نمی بره " سکوت یخ شدم هیشکی نبود که براش اینو بفرستم پاک کردم متن رو
-
دل تنگ
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 14:42
دلتنگ که باشی ادم دیگری میشوی خشن تر عصبی تر کلافه تر وتلخ تر و جالبتر اینکه با اطراف هم کاری نداری... همه اش را نگه میداری...... و همه اش راخالی میکنی دقیقا سر همان کسی که دلتنگش هستی ....... (وبلاگ پرنده بی همدم)
-
نجات
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 13:52
یه سوال اساسی: اگر دو نفر لبه پرتگاهی باشند کدومشون رو نجات میدی !؟ اونی که خیلی دوستش داری ؟ یا اونی که خیلی دوست داره ؟
-
دوستی
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 18:24
دوستی دوستی فصل قشنگی ست پر از لاله ی سرخ دوستی تلفیق شعور من و توست دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا دوستی حس عجیبی ست میان من و تو
-
دوست
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 18:23
دوست من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست بر درش برگ گلی میکوبم روی آن با قلم سبز بهار مینویسم:خانه ی دوستی ما اینجاست. تا که دیگر نپرسد سهراب خانه ی دوست کجاست؟ سهراب سپهری
-
توایلایت
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 17:49
میخوام به ترتیب زندگی نامه بازیگران تو ایلایتو بذارم اگه خوبه بگید تا به این کارم ادامه بدم اول اینکه توایلایت یهسری کتاب های توایلایتTwilight Series 4 تا کتاب فانتزی/رومانس خون آشامی (!) هستن که نویسنده اش خانم استفانی مه یر Stephenie Meyer هست.اولین سری از این کتاب ها ، Twilight (که در ایران به اسم "شفق"...
-
بی کار
پنجشنبه 18 اسفندماه سال 1390 22:08
عجیب ترین جمله در زبان انگلیسی این جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفیست٬ چهارم چهار حرفی… تا بیستمین کلمه بیست حرفی. نویسنده این جمله یا مغز دستور زبان بوده یا بی کار: I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical...
-
عشق
شنبه 13 اسفندماه سال 1390 12:42
تا حالا شده عاشق بشین؟؟؟ میدونین عشق چه رنگیه؟؟؟ میدونین عشقق چه مزه ای داره؟؟؟ میدونین عشق چه بویی داره؟؟؟ میدونین عاشق چه شکلیه؟؟؟ میدونین معشوق چه کار میکنه با قلب عاشق؟؟؟ میدونین قلب عاشق برای چی میزنه؟؟؟ میدونین قلب عاشق برای کی میزنه؟؟؟ میدونین ...؟؟؟
-
روش های ضد حال زدن به دوست پسر یا همسرتون
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 17:28
بدون شرح : 1.بهشون بگید پس کی میای خواستگاریم؟!اما وقتی اومدن بگین:نه! 2.سر سفره عقد موقع عسل خوردن با تمام وجود دستشون و گاز بگیرید! 3.وقتی براشون کادو میخرید بر چسب با قیمت پایین روی کادو بزنید! 4.باهاشون قرار بگذارید و نرید!(اینو حتما انجام بدین ولی من به عواقبش کاری ندارما ) 5.روز مرد که نزدیکه براشون کادو جوراب...
-
فقر
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 17:24
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ... دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا...
-
بخشش
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 17:21
مردی برای اعتراف نزد کشیش رفت. «پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم» «مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم» «اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد» «خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی» «اوه پدر این...
-
حرف
جمعه 14 بهمنماه سال 1390 16:05
امروز صفحه ی خالی زندگی ام پر شده بود دیگر از هیچ کس نمی ترسیدم گفتنی ها را حرف زدم کودکی ها رو مرور کردم و زمان فراموش شد کنار مهربانی تو مهربانی من هیچ بود همه چیز ارام بود حتی نفس های من و تو ... حتی دل ها هم قدرت این یکی شدن را نداشتن من حس می کردم با تو و کنار تو هستم نه هزاران کیلومتر دور از تو امروز باز هم...