-
راه حل تضمینی برای افزایش سرعت اینترنت
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 01:53
راه حل تضمینی برای افزایش سرعت اینترنت: . . . . . . . . کابل مودمو خم کنید، اینترنت پشت سیم جمع میشه ... بعد یهو ولش کنین!اینترنت با فشارمیاد تو مودمتون حالشو می برید تذکر : سیمو زیاد نگه ندارید ممکنه اینترنت فشارش خیلی زیاد شه ,بترکه کف اتاقتون اینترنتی شه.
-
به سلامتی......
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 01:42
به سلامتی پنگوئن که یه ذره قد داره، اما بازم لاتی راه میره ....
-
داستان جالب کشاورز و زن غرغرووو
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 02:55
مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با...
-
ازدواج
سهشنبه 3 مردادماه سال 1391 20:01
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟ ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟ ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود به...
-
واقعاکه.......
یکشنبه 1 مردادماه سال 1391 00:47
وقتی که ما ایرانیا میخوایم کسی رو ستایش کنیم؛ عجب نقاشیه نکبت… چه دست فرمون داره توله سگ… چه صدایی داره کثافت … چه گیتاری میزنه ناکس… استاده کامپیوتره لامصب… عجب گلی زد بی وجدان… بی شرف کارش خیلی درسته… دوستت دارم وحشتنـــــاک… وقتی که میخوایم ناسزا بگیم یا نیش و کنایه بزنیم ؛ برو شازده…؟ چی میگی بامعرفت …؟ آخه آدم...
-
بدون شرح
پنجشنبه 29 تیرماه سال 1391 12:42
-
به ماربطی ندارد
سهشنبه 27 تیرماه سال 1391 22:31
موشی درخانه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد. چند روز بعد ، ماری درتله افتاد و زن خانه را که به سراغش رفته بود گزید؛ بازماندگان ازمرغ برایش سوپ درست کردند، گوسفندرابرای عیادت کنندگان سربریدند؛ گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و تمام این مدت موش در سوراخ دیوار می...
-
طنزای باحال
سهشنبه 27 تیرماه سال 1391 00:45
خوراک جیگر اولین باری که برای بچه ها خوراک جگر درست کردم هیچ وقت یادم نمی ره. غذا رو کشیدم و بچه ها و شوهرم را برای خوردن شام صدا زدم. پسر کوچکم غذا را بو کرد و اخم هایش رفت توی هم.. دخترم هم با غذایش بازی بازی می کرد ولی حاضر نبود لب بزنه. به بچه ها گفتم: "ممکنه بوی خوبی نده اما خیلی خوشمزه است، یه کوچولو امتحان...
-
جملات زیبای دکترشریعتی
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 00:10
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش و او یک ریز و پی در پی دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را ****** بگذار...
-
سرقت با قلقلک دادن در تهران
یکشنبه 25 تیرماه سال 1391 23:18
سارقان حرفهای و سابقهدار، پس از سوار کردن یک مرد 71 ساله ، او را آنقدر قلقلک دادند که بیهوش شد و سپس اموالش را سرقت کردند. چند روز پیش، عابران در یکی از محلههای خلوت غرب تهران با مشاهده پیرمردی که در حاشیه یک کوچه بیهوش افتاده بود، موضوع رابه مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش کردند و پس از حضور ماموران در محل، مرد...
-
عکس
یکشنبه 25 تیرماه سال 1391 15:37
عکس عاشقانه جدید!!
-
معلم دزد(البته توهین به معلمای عزیزمون نباشه)
شنبه 24 تیرماه سال 1391 15:20
یه ایمیل برا من اومده بود از یه شخصی موضوعش این بود که دزد شاخ و دم نداره که و چند تا داستان گذاشته بود که اینش خیلی باحال بود: در دوران دانشجویی چندین بار مواد خوراکی و بعضاً غذاهای مرا با ظرفش بردند و حتی ظرف خالی را نیز نیاوردند. اگر بگوییم سرقت اموال در محیط پادگان شاید طبیعی به نظر برسد، در محیط علمی دانشگاه به...
-
اخ به این میگن یه حال گیری اساسی
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 00:26
دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد. پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون: لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! ومی دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من...
-
یه سوال؟!
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 23:51
یه سوال؟؟؟!!!! راستی چرا ثبت احوال توشناسناممون همه چیو ثبت کرده جز احوالمونو؟؟؟؟؟؟؟
-
life
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 17:36
life is like piano white keys for happines & black keys for sorrow so... when you go through white & black keys you hear the music of life
-
حرفای خوب
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 13:28
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟” و تو جواب میدی “خوبم!” کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: “میدونم خوب نیستی…” ***** راز این هستی چیست؟ ما چرا آمده ایم؟ کار ما نیست گذر از هستی گذر از آدم ها کار ما شاید پر کردن تنهایی یک دل تنها باشد ***** یادم نرود که: من تنها هستم... اما تنها من نیستم که...
-
لیوان سکوت
دوشنبه 19 تیرماه سال 1391 19:38
گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن... میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری... اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!! اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ...
-
انواع زوج
شنبه 17 تیرماه سال 1391 14:28
زوج خوشبخت : زن لال ـ مرد کر زوج غریبه : زن کارمند ـ مرد کارمند زوج مبارز : زن با سواد ـ مرد بیسواد زوج با تفاهم : زن زشت ـ مرد زشت زوج شکاک : زن خوشگل ـ مرد خوشتیپ ... زوج بدبخت : زن پولدار ـ مرد بی پول زوج عاقل : زن مجرد ـ مرد مجرد زوج ایده آل :یافت نمی شود البته من فکر کنم زوج ایده ال میشه:مرد باهوش - زن خنگ
-
عجب اشتباهی
شنبه 3 تیرماه سال 1391 17:42
خواستم برای جشن تولد نامزدم هدیهای بفرستم به همین خاطر از خانم خوش پسندی که یکی از همکارانم بود خواستم تا از مغازه جنب اداره یک جفت دستکش بسیار اعلا انتخاب کند تا برایش بفرستم … پس از خرید، خانم خوش پسند هم برای خود یک جفت شورت انتخاب کرده و پس از اینکه هر دو بستهبندی آماده شد پول را به صاحب مغازه دادیم و هنگام...
-
ای ادم زرنگ..........
جمعه 2 تیرماه سال 1391 15:55
اصفهانیه داشته توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت میرفته که پلیس با دوربینش شکارش میکنه و ماشینشو متوقف میکنه. پلیسه میاد کنار ماشینو میگه: گواهینامه و کارت ماشینو بدین. اصفهانیه میگه: من گواهینامه ندارم. این ماشینم مالی من نیست. کارتا ایناشم پیشی من نیست. من صَحَبی (صاحب) ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندوق...
-
به سلامتی
شنبه 20 خردادماه سال 1391 19:15
به سلامتی مگس که یادمون داد زیاد که دور کسی بگردی آخرش میزنه تو سرت !
-
فریب
شنبه 20 خردادماه سال 1391 19:03
هر وقت یکی رو فریب دادی قبل از اینکه فکر کنی چقدر احمق بود فکر کن چقدر بهت اعتماد داشت
-
فقر
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 21:07
فقر معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ... دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟!...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 خردادماه سال 1391 10:33
نمی دونی نمی دونی تو این دنیا دنبال چیم ؟!!!!.... خستمو دنبال دنیای دیگه ام دنیایی ک توش نه دودی بوده و نه دودی هست... اونجا بدی خوب نمیشه و خوبی بد!! من یه نور دیدم....اونجا جنگ نیس....می دونی یه جور دیگه س!
-
کجایی سهراب؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1391 11:59
تو کجایی سهراب؟ آب را گل کردند، چشم ها را بستند و چه با دل کردند... وای سهراب کجایی آخر؟ ... زخم ها بر دل عاشق کردند ، خون به چشمان شقایق کردند... تو کجایی سهراب؟ که همین نزدیکی ، عشق را دار زدند، همه جا سایه ی دیوار زدند... وای سهراب کجایی که ببینی حالا ، دل خوش مثقالیست!!! دل خوش سیری چند؟؟!! صبر کن سهراب! قایقت جا...
-
عشق.......
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1391 20:22
دوستی می گفت : خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند ... تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی !!! هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود... هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر...
-
ارزو........
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 19:31
همیشه آرزوهایی که داری یه جا ننویس،میدونی چرا ؟چون خدا اونها رو یادش نمیره،این ماییم که یادمون میره، چیزهایی که الان داریم،آرزوهای دیروزمون بوده که خدا بهمون داده.
-
خدا........
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 18:45
می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که میری مردمی داره که میشکننت ! نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی تو کوله بارت عشق میذارم که بگذری ... قلب میذارم که جا بدی... اشک میدم که همراهیت کنه... و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم...
-
پایان
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1391 22:45
امروز دوباره دلم شکست...از همان جای قبلی...! کاش میشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی...! کاش میشد فریاد بزنم: "پایان" دلم خیلی گرفته ... اینجا نمیتوان به کسی نزدیک شد! آدمها از دور دوست داشتنی ترند......!
-
هیچکس
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1391 15:47
وقتی یه آدم میگه هیچکس منو دوست نداره، منظورش از هیچکس یک نفر بیشتر نیست . . . همون یه نفری که واسه اون همـــه کسه