تو کجایی سهراب؟
آب را گل کردند، چشم ها را بستند و چه با دل کردند...
وای سهراب کجایی آخر؟
...
زخم ها بر دل عاشق کردند ، خون به چشمان شقایق کردند...تو کجایی سهراب؟
که همین نزدیکی ، عشق را دار زدند، همه جا سایه ی دیوار زدند...
وای سهراب کجایی که ببینی حالا ، دل خوش مثقالیست!!!
دل خوش سیری چند؟؟!!
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟
..نبینم غمتو ... عاشقی یا همینطوری مینویسی؟ من یه وبلاگ دارم که واسه اونی که دوسش دارم ساختم اما متاسفانه بهش نرسیدم .. متن ها و خاطره های جالبی بکار بردم . خواستی یه سر بزن بهم
مرسی وبت خیلی جالب بود و اینکه امیدوارم یه روزی بهش برسی
آدمایی که معنی عشقو نمیفهمن زیادن....
آدمایی که معنی دوست داشتنو نمیفهمن زیادن.....
آدمایی که معنی دل شکسته رو نمیفهمن هم زیادن.....
آدمایی که اسم خودشونو دوست میذارن هم زیادن......
آدمایی که قول های الکی میدن هم زیادن.....
بهتره برای خودت قایق بسازی.....
با این همه کار....قایق سهراب هم برات کوچیکه....