نوت های دوستی ما

نوت های دوستی ما

وقتی بغض میکنی اما دلیلی واسه گریه پیدا نمیکنی بدون دل خدا واست تنگ شده ومیخواد صداش کنی
نوت های دوستی ما

نوت های دوستی ما

وقتی بغض میکنی اما دلیلی واسه گریه پیدا نمیکنی بدون دل خدا واست تنگ شده ومیخواد صداش کنی

دوست

 

 

Friends........They  love you. دوستان...... تو را دوست می دارند 

But they're not your lover  اما معشوق تو نیستند
They care  for you, مراقب تو هستند
But they're not from your  family اما از اقوام تو نیستند

They're ready to share your pain, آنها آماده اند تا در درد تو شریک بشوند
But  they're not your blood relation. اما آنها بستگان خونی تو نیستند

They are........FRIENDS!  !!!! آنها......   *دوستان * هستند

A True friend...... . یک دوست واقعی

Scolds like a  DAD..  همانند پدر سخت سرزنشت میکند

Cares like a MOM.. همانند مادر غم تو را می خورد

Teases like a  SISTER.. مثل یک خواهر سر به سرت می گذارد

Irritates like a BROTHER.. مثل یک *برادر* ادای تو را در می آورد

And  finally loves you more than a LOVER. و آخر اینکه بیشتر از یک معشوق
دوستت می دارد

                                                           The nicest place 2 be is in someone's THOUGHTS
زیباترین مکان برای حضور،
این است که دیگران در فکرشان تو را به یاد داشته باشند 

(پسر ایرانی)

ارزو........

اگه میتونستی فقط یه ارزو بکنی برای خودت یا برای هرکسی که دوسش داریو همون موقعم براورده میشد چه ارزویی میکردی؟

بیشتر از همیشه ...........

وقتى که میگى دیگه برا همیشه فراموشش کردى ؛
و هیچ احتیاجى بهش ندارى ،
و تمام فحشهاى دنیا رو نصیبش میکنى !
و این درست زمانیه که :
بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده ... !!! 

دارم از یه چیزی فرار کنم و اون می دوئه دنبالم.... هی من فرار می کنم و هی اون می دوئه و از اینکه  من نفس کم میارم سوء استفاده می کنه ..... 

جز داد زدن کاری از دستم بر نمیاد 

ـ گمشو.... ازم دور شو... جون هرکی ذوس داری برو.... 

بعد از مدتی متوجه می شم که هی عرض اتاقم رو می دوئم.... 

بعدتر متوجه می شم که اینا عوارض مصرف بیش از حد و ـ ی ـ س ـ ک ـ ی بوده و چیز خاصی نبوده.... 

«زندگی یه توهمه بزرگه...» سخنی از s.s.t

دخترکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچکی نگفت یه دختر ِ تنها تو این شهر شلوغ
بین نگاه هرزه‌ ی ، مردم سر تا پا دروغ
چه حالی داشت وقتی همه آرزوهاش مرده بودن
وقتی که دستای پلید ، آبروش رو برده بودن
هیچ‌کی نفهمید چی کشید
وقتی که مرگش رو می‌دید
توی هجوم نعره‌ها ، هیچ‌کی صداش رو نشنید 

(سی دی رو بشکن ـ یاس)

حالم بهم می خوره از اشغالهایی که وقتی به یه دختر می رسن اول فکر شماره دادن میاد تو کلشون و بعد فکر سوء استفاده!!

این اشغالا مجازات سوختن براشون کمه....

واقعا چه جور مجازاتی حقشونه؟؟؟