دوستی می گفت :
خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند ...
تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی !!!
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود...
هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:
استاد همه حاضرند!
و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:
استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!!!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند...
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است :
هیچ کس زنده نیست ... همه مردند !
عشق یعنی وقتی از یکدیگر دورید دلتنگ شوید، اما از درون احساس گرما کنید چون در قلبتان به یکدیگر نزدیکید .
همیشه آرزوهایی که داری یه جا ننویس،میدونی چرا ؟چون خدا اونها رو یادش نمیره،این ماییم که یادمون میره، چیزهایی که الان داریم،آرزوهای دیروزمون بوده که خدا بهمون داده.
می دونی
وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد
بهم چی گفت ؟
جایی که میری مردمی داره
که میشکننت !
نکنه غصه بخوری
تو تنها نیستی
تو کوله بارت عشق میذارم
که بگذری ...
قلب میذارم که جا بدی...
اشک میدم که همراهیت کنه...
و مرگ که بدونی بر می گردی
پیش خودم...
وقتی یه آدم میگه
هیچکس منو دوست نداره،
منظورش از هیچکس
یک نفر بیشتر نیست . . .
همون یه نفری که واسه اون همـــه کسه