زوج خوشبخت : زن لال ـ مرد کر
زوج غریبه : زن کارمند ـ مرد کارمند
زوج مبارز : زن با سواد ـ مرد بیسواد
زوج با تفاهم : زن زشت ـ مرد زشت
زوج شکاک : زن خوشگل ـ مرد خوشتیپ
... زوج بدبخت : زن پولدار ـ مرد بی پول
زوج عاقل : زن مجرد ـ مرد مجرد
زوج ایده آل :یافت نمی شود
البته من فکر کنم زوج ایده ال میشه:مرد باهوش - زن خنگ
خواستم برای جشن تولد نامزدم هدیهای بفرستم به همین خاطر از خانم خوش پسندی که یکی از همکارانم بود خواستم تا از مغازه جنب اداره یک جفت دستکش بسیار اعلا انتخاب کند تا برایش بفرستم … پس از خرید، خانم خوش پسند هم برای خود یک جفت شورت انتخاب کرده و پس از اینکه هر دو بستهبندی آماده شد پول را به صاحب مغازه دادیم و هنگام تحویل غافل از اینکه شاگرد خرازی بستهها را اشتباهی داده، یعنی بسته دستکش را به خانم و بسته شورت را به من داده، من با اطمینان خاطر آن را باز نکردم و به منزل آمدم و نامهای به خیال خود با انشا خوب برای نامزدم نوشتم و دستکشها را برای او فرستادم …
وقتی نامه به دست او میرسد در حضور پدرش بسته را باز میکند و دو عدد شورت را در آن میبیند و چون نامه را میخواند میبیند چنین نوشتهام:
سرکار علیه مهری خانم عزیز
و ماشینشو متوقف میکنه.
پلیسه میاد کنار ماشینو میگه: گواهینامه و کارت ماشینو بدین.
اصفهانیه میگه: من گواهینامه ندارم.
این ماشینم مالی من نیست.
کارتا ایناشم پیشی من نیست.
من صَحَبی (صاحب) ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندوق عقب.
حالاوَم داشتم میرفتم از مرز فرار کنم،
شوما منا گرفتین.
پلیسه که حسابی حیرت زده شده بوده بیسیم میزنه به فرماندهاش و عین قضیه رو تعریف میکنه و درخواست کمک میکنه.
فرمانده در اسرع وقت خودشو به محل میرسونه و به راننده اصفهانی میگه: آقا گواهینامه؟
اصفهانیه گواهینامهاش رو از تو جیبش در میاره میده به فرمانده. فرمانده میگه: کارت ماشین؟
اصفهانیه کارت ماشین که به نام خودش بوده رو از تو جیبش در میاره میده به فرمانده.
فرمانده میگه: در صندوق عقب رو باز کن.
اصفهانیه درو باز میکنه و فرمانده میبینه که صندوق هم خالیه.
فرمانده که حسابی گیج شده بوده،
به اصفهانیه میگه: پس این مأمور ما چی میگه؟!
اصفهانیه میگه: چی چی میدونم والا جناب سرهنگ!
حتماً الانم میخَد(می خواهد) بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت میرفتم؟
عجیب ترین جمله در زبان انگلیسی
این جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفیست٬ چهارم چهار حرفی… تا بیستمین کلمه بیست حرفی.
نویسنده این جمله یا مغز دستور زبان بوده یا بی کار:
I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancing indecipherability, transcendentalists intercommunications incomprehensibleness.
ترجمه جمله:
نمیدانم این دکترهای خانوادگی این دست خطهای گیج کننده را از کجا کسب میکنند.با این حال سواد پزشکی انها غیر قابل کشف بودن این دست خط ها را جبران کرده و بر غیر قابل کشف بودن انها ( دست خط ها) برتری میجوید.